من می گویم عشق،شما بگویید اعتیاد
با وجود تمام مشکلات کار یک خبرنگار ، کسی که پا به این عرصه گذاشت حاضر به ترک آن نیست؛اگر رسالت واقعی خود را بداند.
یادداشت زیر را به بهانه روز خبرنگار به تمامی خبرنگاران تقدیم می کنم:
رسالت ونقش خبرنگار در جامعه
خبرنگاری رسالت بزرگی است که با دیگر مشاغل تفاوت چشمگیری دارد. اولین تفاوت آن در نحوه کار و ساعات کاری است؛پرستار تایم دارد،نگهبان،معدن چی،کارگر،نظامی و خلاصه تمامی مشاغل سخت به صورت شیفتی استراحت می کنند اما یک خبرنگار در تمامی ساعات شبانه روز باید آماده باش باشد .
موضوع دوم امنیت جانی یک خبرنگار است که شغل خبرنگاری ایجاب می کند با تمامی اقشار جامعه در هر ساعت ممکن از شبانه روز باید سر و کله بزنیم و این یعنی بمب ساعتی که البته این موضوع را تنها می توان با واژه توکل بر خدا توجیه کرد.
امنیت شغلی خبرنگار که نیاز به توضیحی ندارد ؛همین قدر بدانیم که نه حقوق مالی یک خبرنگار با این همه مشقات قابل بیان است و نه حقوق معنوی آنها.
یاد یک خاطره زیبا از خبرنگار شهرستان خودمان افتادم،برای یکی از خبرگزاری های دولتی کار می کرد ؛خبرنگار صدا و سیمای شهرستان با ناراحتی از او می پرسد چرا به فلانی گفتی که حقوق 500 تومانی می گیری؟تو که ماهانه به سختی 100 هزار تومن دریافت می کنی؟پاسخ او این بود: یکی از آشنایان از تاثیر و ارزش کار ما در جامعه صحبت کرد و گفت شما با همه نشست و برخاست دارید و کلی از ما تعریف و تمجید کرد بعد از من میزان حقوقم را پرسید که فکر کردم اگر واقعیت را بگویم باور نمی کند و اگر هم باور کند نسبت به ارزش کار یک خبرنگار تردید می کند؛به همین خاطر میزان حق الزحمه خود را چند برابر میزان واقعی بیان کردم.
در واقع خبرنگار عضو زنده و پویا و با احساس شبکه اطلاع رسانی مطبوعات و رسانه است و تفاوت آن با دیگر ابزار اطلاع رسانی در همین است .
مظلومیت خبرنگار
خبرنگار در بطن قضایا ورود می کند،بر موضوعات اشرافیت پیدا می کند،سطوح مختلف زندگی جامعه اش را لمس می کند و با هر سوژه خود یک درد از هزاران درد زیر پوست جامعه اش را درک می کند؛با شادی جامعه شاد و با غم جامعه غمگین می شود .
گاهی به بار نشستن نتیجه یک خبر خبرنگار او را چنان مسرور می کند که از بزرگترین اتفاقات زندگی خانوادگی و شغلی برای شیرین تر می شود.
گاهی نگفتن یک حقیقت - به دلایل مختلف - بغضی در گلوی خبرنگار شده و همچون خوره ای به جانش می افتد ،گاهی هم گفتن یک حقیقت بلای جانش.
داغ ترین خبرها شاید نام یک رسانه را بالا برد اما کسی نمی پرسد خبرنگارش که بود؟
همیشه در خانواه و فامیل جای ما خالی است تا نکند برنامه مهمی از قلم بیفتد
عید باشد،جشن باشدو یا هر چیز دیگر،هیچگاه به موقع در خانه حاضر نمی شویم،همیشه خانواده باید جور دیرکرد ما را بکشد؛اگر مهان باشد،یکی از اعضای خانواده مریض باشد و یا هر اتفاق غیر منتظره طبیعی در زندگی روزمره معلوم نیست کی برمی گردیم.
از برخوردهای سرد مسئولان که نگو و نپرس،اگر باب میلشان عمل کردی که بهترین خبرنگاری اما اگر انتقادی جزئی از عملکرد مسئولی داشتید باید عالم و آدم را بگردی تا بتوانی با هزار دلیل قانعشان کنی که قصد تخریب نداشتی وبه قول یکی از همکاران:" خبرنگار بدون چالش یه تخته کم داره"
اشتیاق یا اعتیاد؟
یک روز بدون کار خبری و کامپیوتر برایمان سخت است ،باور کنید اگر به هر دلیلی در برنامه ای حضور نداشته باشیم ،در فضای خارج از برنامه هوش و هواس نداریم و دلمان همچون پروانه ای در فضای اخبار می چرخد.
سخن کوتاه کنم و در یک کلام دلیل انتخاب شغل خبرنگاری را توجیه کنم"من می گویم عشق،شما بگویید اعتیاد"
با وجود تمامی مشکلات آرزوی من این است که یک خبرنگار باقی بمانم،آروزیی شیرین با تمام واقعیت های تلخش .
***خبرنگار عزیز روزت مبارک***
یادداشت از:سید علمدار تقوی –مدیر مسئول و خبرنگار سایت خبری آوای ماغر
انتهای پیام/