شعر زیبای صفای ایلیاتی
به گزارش پاتوق وبلاگ نویسان بهمئی،؛شاعر خوش ذوق بهمئی شعری در وصف از بین رفتن بافت ایلی ورنگ باختن آداب و سنت زندگی عشایری در وبلاگ شخصی خود(بنی هاشم)نوشت و آن را به به فرزندان دلیر ایل بزرگ لر و همه زاگرس نشینان تقدیم کرد:
دلم تنگ است
دلم می سوزد از ظلمی که بر ایلم روا گشته
که هر کس ساز خود را می کند کوک وبه دل شوری دگر دارد
کجا رفت آن همه شور و حماسه
همدلی یا هم زبانیها
که بنیادش زهم ایلم جدا گشته
***
زمان ای ظالم خاموش،دلم غم دارد امشب
از هجوم این تمدنهای رنگی
از سقوط عشق،نبود مهر
کجا رفت آن صفای ایلیاتی زیر یک چادر
به یک سفره،کنار آتشی رنگین وزیبا
چرا از هم جدا گشته
***
درون سینه ام درد است و رنگ چهرهام زرد است
هوای آسمان چشم من ابریست
وگاهی نیز بارانیست
دلم محکوم تنهاییست
از این ظلمی که بر ایلم روا گشته
***
خدایا شیهه اسب وصدای ناله برنو
صدای ناله کبکی زکوه ماغر و کینو
صدای مادری پای ملار و مشک
که سر می داد کره هی دو
چرا از خاطر ایلم جدا گشته
خدایا باز گردان آن همه عشق و محبت را،
صفای ایلیاتی وصداقت را
به ایل سرفراز لر، اصالت را
شاعر:سید فرخ هاشمیان
انتهای پیام/